غرغرهای من

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

من خوش‌شانس

یکی از بدترین اتفاق‌هایی که میتونه توی زندگی خوابگاهی بیافته، اینه که شیر رو گذاشته باشی روی گاز تا جوش بیاد و بعدش یادت بره. اون موقع‌است که چنان بوی شیر سوخته کل خوابگاه رو فرامیگیره که تا دو طبقه پایین‌تر و دوطبقه بالاتر بوش میپیچه و کلی سر هستن که از در اتاق بیرون کشیده میشن تا بی‌مسئولیتیت رو بارها و بارها گوشزد کنن تا اینکه تا آخر عمر به سرت نزنه که دوباره بخوای توی خوابگاه شیر بجوشونی.

اما امروز بنا به یک اتفاق بسیار خوش یمن و عالی درست سر بزنگاه پای گاز رسیدم و موقعی که شیر داشت از سر قهوه جوش لبریز میشد خودم رو از سرزنش همسایه‌هام نجات دادم.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۱۳ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Watashi

موی کوتاهم آرزوست

برای من همیشه کوتاه کردن مو مثل یک شروع دوباره است. وقتی که موهات رو کوتاه میکنی یعنی اینکه داری به خودت فرصت یک رشد دوباره رو میدی. برای همین از دوران کودکی عاشق کوتاه کردن موهام بودم. وقتی که موهاک رو کوتاه میکردم توی آینه خودم رو نگاه میکردم و به خود جدیدم سلام میکردم و براش آرزوی موفقیت میکردم.
برای چندمین باره که میبینم چیزها به خوبی پیش نمیرن، دوست دارم برطبق رسم همیشگی موهام رو کوتاه کنم و یک فرصت دوباره به خودم بدم.
۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۱۳ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Watashi

منِ مسئولیت پذیر

شاید به نظرم یکی از سخت ترین کارهایی که میشه کرد وبلاگ نویسیه. برای داشتن یک وبلاگ باید اول از همه بتونی مسئولیت پذیر باشی که مطمئنا من یک آدم مسئولیت پذیر نیستم. اما همیشه به طور عجیبی نوشتن رو دوست داشتم. برای همین گفتم شاید این بار بتونم مسئولیت داشتن یک وبلاگ رو داشته باشم.


۱۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۳۳ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
Watashi