بالاخره تونستم از فصل نحس قبلی زندگیم خارج بشم صفحه‌ای که باعث شد مدت‌ها خودم رو ملامت کنم و از موقعیتم بیزار باشم. اما با اینکه هرچقدر از اون فصل بیزارم نباید خاطره‌هاش رو درداش رو رنج‌هاش رو و اشتباهاتم رو فراموش کنم. برای همین شاید هرازگاهی مجبور بشم و دوباره به اون فصل برگردم. اما دیگه واقعا هیچوقت نمیخوام تکرارش کنم.

شروع این فصل جدید باعث شده تا حدی دلشوره داشته باشم. دلشوره‌ی این که قراره چه اتفاقی بیافته و آیا اینکه میتونم اینبار رو درست پیش برم؟ دیگه قرار نیست ترس واهی از کارهای واهی داشته باشم؟ میتونم با شرایط متفاوت روبرو بشم و از پسشون بربیام؟ قرار نیست بازم جا بزنم و در رو به روی هرکسی که میخواد کمکم کنه ببندم؟ 

هزارتا سوال بی جواب و هزار فکر بیخود اما با همه ی این‌ها از شروعش هیجان زده‌ام از اینکه میتونم به خودم اثبات کنم آدم بهتری شدم. مثل قبل نیستم و قراره هنوز کلی بهتر شم.